آموزش و پرورشِ نیازمند ناکارآمد است

این روزها دو خبر درباره‌ی جبران کسری ده‌ها هزار ساعت آموزشیِ برزمین‌مانده در مدرسه‌ها، به‌علت کمبود نیروهای رسمی، منتشر شد. یکی از آنها در پیوند با حذف شش ساعت تدریس اجباری و موظف مدیران و معاونان مدرسه بود. از آغاز پیاده‌سازی این طرح نقدهایی بر آن وارد بود. برای نمونه در شرایط کمبود شدید معاون و مشاور در مدرسه‌ها و تأثیر حضور همیشگی و لحظه‌ای آنان از سویی و جایگاه راهبردی معاون و مدیر در مدیریت آموزشی از دیگر سو، چنین اجباری می‌‌توانست و البته می‌تواند آسیب‌های آموزشی به همراه داشته باشد.

با درگیر شدن مدیر و معاون با تدریس، هم مدیریت مدرسه آسیب می‌بیند و هم کار آموزشی‌شان در کلاس؛ افزون بر اینکه بسیاری از مدیران و معاونان از اجرای چنین طرحی ناراضی‌اند و این نارضایتی بر کارایی آنان در مدیریت و در تدریس تأثیر می‌گذارد. پس از انتشار خبر حذف این شش ساعت، در یکی از گروه‌های تلگرامی در این باره استدلال شده بود که با اجرای طرح اجباری تدریس، آن هم فقط برای مدیران، چیزی بیش از یکصد میلیارد تومان در آموزش و پرورش صرفه‌جویی شده و می‌توان با این پول بخشی از مدرسه‌های کپری را جمع کرد! از سوی دیگر این کار سبب می‌شود که مدیر در ارتباط همیشگی با دانش‌آموز و کلاس باشد که می‌تواند زمینه‌ساز مدیریت بهتر او باشد. گرچه چنین استدلال‌هایی پذیرفتنی به‌نظر می‌رسد، چه تضمینی وجود دارد که این پول به مناطق نابرخوردار و مدرسه‌های کپری برسد؟ آموزش و پرورش سالانه حدود دو تا پنج هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد، این یکصد میلیارد تومان کدام گره آموزشی و غیرآموزشی را باز خواهد کرد؟ از دیگر سو یکی از مهم‌ترین شرط‌های مدیریت و معاونت تجربه‌ی چندین‌ساله‌ی تدریس در کلاس است و بدون این شرط نبایستی هیچ معلمی مدیر شود. به نظر می‌آید همین تجربه کافی باشد تا مدیر و معاون در رهبری آموزشی مدرسه کامیاب شود. پیامدهای منفی تمرکز نداشتن مدیر و معاون در مدرسه، و از آن مهم‌تر نارضایتی آنها، بی‌گمان آسیب‌زاتر از یکصد میلیارد صرفه‌جویی مورد اشاره خواهد بود.

اما خبر دیگر درخواست مدیریت آموزش و پرورش یکی از شهرستان‌های استان تهران از مدیران مدرسه برای گرفتن تعهد از همکارانی است که متقاضی اضافه کار هستند. در بند ۵ شیوه‌نامه‌ی ساماندهی مدرسه‌های ابتدایی در این شهرستان آمده است: «اخذ تعهد از همکاران متقاضی اضافه‌کار و بایگانی آن در پرونده‌ی پرسنلی همکاران ضروری است» اما تعهد چیست؟ تعهد به اینکه اگر دستمزد اضافه‌کاری در موعد مقرر پرداخت نشد شما- همکار دارای اضافه‌کار- حق ترک کلاس و اعتراض را نخواهید داشت! گرچه پس از انتشار تصویر این تعهدنامه دست‌اندرکاران آن منطقه بر خطای خود اعتراف کردند، چنین تعهدی نشان از رویکردی ژرف‌تر و تحقیرآمیزتر در میان دست‌اندرکاران آموزشی دارد.

شوربختانه در دو سه دهه‌ی گذشته آموزش و پرورش دچار گرفتاری‌های فزاینده‌ی مالی است. کسر بودجه‌ی کمرشکن این وزارتخانه آن را، از نهادی راهبردی در توسعه، به سازمانی نیازمندِ حضور پررنگ خیران تبدیل کرده است. در این مدت همه‌ی برنامه‌های آموزشی به گونه‌ای طراحی و اجرا شده و می‌شوند که در راستای صرفه‌جویی و کاهش هزینه‌ها باشد نه کیفیت‌بخشی آموزشی. تعدیل نیرو از برنامه‌های دولت یازدهم بود که در زمانی انجام گرفت که هزاران کلاس درس بدون معلم بود و همین اضافه‌کارها و حق‌التدریس‌ها به داد رسید. اما امروز می‌بینیم که دست‌اندرکاران پس از تأخیر یک‌ساله‌ی غیرقانونی و غیراخلاقی در پرداخت حق‌التدریس‌ها، برای کاهش تنش و داشتن حاشیه‌ی امنیت، معلمانِ ناچار به گرفتن اضافه‌کار را وادار به امضای تعهدنامه‌ای استثمارگونه می‌کنند. افزون بر اینکه چنین رویه‌ای آموزش و پرورش را ناتوان‌تر از پیش می‌کند، بی‌گمان مرزهای اخلاقی و انسانی را به چالش می‌کشد و شکلی از تحقیر است. آیا درست است که آموزش و پرورش، که محور توسعه است، به چنین وضعی بیفتد؟

عکس از تسنیم

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

مرد بی‌خواب

مطلب بعدی

نهراسیم، بشناسیم

0 0تومان