Categories: فرهنگ و هنر

اجازه‌اش دست من است

شبکه آفتاب: این روزها همه سرگرم ساخت مستندی درباره‌ی مرتضی پاشایی هستند و ترافیک شدیدی شده. رضا رشیدپور گفته مستندش را رایگان به دست مردم می‌رساند؛ خانواده‌ی پاشایی شاکی شده‌اند که اولاً ما به تو اجازه‌ی ساخت مستند نداده بودیم و ثانیاً واقعاً رایگان؟ شاهین صمدپور که او هم دارد مستند پاشایی می‌سازد گفته فقط من از طرف خانواده‌ی آن مرحوم مجوز ساخت دارم. پس جواد هاشمی چی؟ او هم که دارد مستندی درباره‌ی مرحوم می‌سازد. صمدپور گفته آره او هم هست ولی مجوز توی جیب من است. بعد بین این‌ها اختلاف افتاده و مدام دارند در اینستاگرام که ظاهراً برای هنرمندان ایرانی بهترین جا برای صدور بیانیه و جوابیه است، برای همدیگر شاخ‌وشانه می‌کشند. همین روزها است که مدیر اینستاگرام از ایرانی‌ها خواهش کند دست از انتشار شبنامه و روزنامه بردارند و عکس منتشر کنند و با گریه به آن‌ها بگوید رفقا، این شبکه برای به اشتراک گذاشتن عکس پایه گذاشته شده و این تغییر کاربری‌ای که شما داده‌اید، خیانت به آرمان شبکه است.

ماجرای تولد ارکسترها هم مثل طرح افزایش جمعیت شده. درحالی که بیش‌تر ارکسترها با فقر و نبود بودجه دست‌وپنجه نرم می‌کنند و بخورونمیر روزگار می‌گذرانند، خبر تولد ارکسترهایی دیگر می‌رسد. ارکسترها همیشه اولش فرز و باروحیه و مجلل شروع می‌کنند ولی از سرنوشت گریزی نیست و هرچه می‌گذرد می‌بینی نحیف‌تر و کم‌بینه می‌شوند. آیا این اتفاق برای ارکستر فیلهارمونیک هم (بله، لهجه‌شان خیلی خاص است) که به‌تازگی متولد شده می‌افتد؟ این ارکستر فرهنگی هنری شهر تهران که شروع کارش را ۲۹ دی‌ماه با اجرایی به رهبری نادر مشایخی جشن گرفته‌اند، قصد دارد در ادامه‌ی مسیرش آثاری فاخر اجرا کند.

بعد از گذشتن محرم و صفر انتشار آلبوم‌ها بیش‌تر شده. در عرصه‌ی پاپ دوتا آلبوم تازه‌ی تازه‌اند. «دارم آروم می‌شم با تو» خواننده‌اش داوود ناقور است. این چهارمین آلبومش است. قبلاً آلبوم‌های «یه لقمه نون»، «جیم»، و «فقط همین» را به بازار داده و در دو فیلم سینمایی «پر پرواز» و «انتخاب» هم بازی کرده. «پائیز، تنهایی» هم تازه‌ترین آلبوم احسان خواجه‌امیری است. ۱۲ قطعه دارد: «تنهایی»، «پاییز»، «عشق»، «هراس»، «عاشقم»، «حس»، «دیوونگی»، «ساده»، «چشممو می‌بندم»، «درد»، «گذشته‌ها»، و «تاوان» اسم آهنگ‌های این آلبوم هستند. احسان خواجه‌امیری قبل از این آلبوم‌های «من و بابا» (۱۳۸۰)، «برای اولین بار» (۱۳۸۴)، «سلام آخر» (۱۳۸۶)، «فصل تازه» (۱۳۸۷)، «یه خاطره از فردا» (۱۳۸۹) و «عاشقانه‌ها» (۱۳۹۱) را منتشر کرده بود.

موسیقی کلاسیک هم بی‌نصیب نبوده. لیلی افشار گیتاریست شناخته‌شده آلبومی با اسم «تلخ و شیرین» منتشر کرده. از او تاحالا آلبوم‌های بسیاری به بازار آمده و در این چندسال اجراهایی هم در ایران داشته. لیلی افشار در «تلخ و شیرین» طرح‌های موسیقایی اوسپنسکی بر اساس رمان «یوجین اونِگین» را نواخته و گفته برای اولین بار است این اثر در دنیا اجرا می‌شود. «سناتا کنُچرتاتا اپوس برای گیتار و ویولن» اثر نیکولو پاگانینی و «قصه‌ی تانگو» اثر استور پیاتزولا هم قطعات دیگر این آلبوم هستند. خود افشار درباره‌ی آلبومش نوشته «شکل‌گیری اثر مزبور بر اساس رمان “یوجین اونِگین” و سازبندی منحصربه‌فرد آن برای هشت نوازنده با سازهای درامز، باس، کلارینت و گروه سازهای زهی به همراه گیتار بود که توجه و علاقه‌ی مرا برانگیخت. اطلاع از داستان و گوش فرا دادن به قطعه‌ی برنامه‌ای، ضمن پیوند دادن قرن‌های نوزدهم و بیستم، به‌روشنی شخصیت قهرمانان مرد و زنِ آفریده‌ی پوشکین و اوسپنسکی را بر ما آشکار می‌سازد.»

آلبوم‌های «حس نمادین» و «گوره» دو آلبومی هستند که آهنگسازان ایرانی آن‌ها را براساس فیگورهای موسیقایی ایرانی ساخته‌اند. «حس نمادین» اثر حسین اصلانی، شامل دو سی‌دی است که سازبندی‌های متنوع دارد و بعضی قطعات‌شان تکنوازی است و بعضی دیگر با ارکستر مجلسی و ارکستر بزرگ اجرا شده. «گوره» هم  نام مجموعه‌ای از آثار آهنگسازان معاصر ایران برای گیتار کلاسیک است که مهیار همتی نوازنده‌ی آن‌ها بود. قطعات این آلبوم شامل «گلم وای»، «سوئیت مستی در چهار قسمت»، «شاید اگر مادربزرگ لالایی‌اش را ادامه داده بود» به آهنگسازی مهیار همتی، «عبور» ساخته‌ی نیما عطرکار روشن، «پائیز در دو قسمت» به آهنگسازی اردوان وثوقی، و «کوئینتت برای گیتار» از علی احمدی‌فر می‌شود. «گوره» در گویش گیلکی معنی فریاد می‌دهد.

کنسرت‌ها هم با همان شدت سابق لغو یا برگزار می‌شوند. مسئولان ارشاد می‌گویند از چرایی لغو کنسرت‌ها بی‌اطلاع‌اند. انگار موجوداتی فضایی از مریخ درست چند روز یا چند ساعت قبل از برگزاری کنسرت به زمین می‌رسند، آن را لغو می‌کنند، و دوباره به فضا برمی‌گردند. حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه‌ی موسیقی گفته «لغو کنسرت در شهرستان‌ها اتفاق می‌افتاد و امروز دامنه‌ی آن به پایتخت هم کشیده شده است و هر روز باید خبر ناگواری بشنویم از این‌که کنسرتی دچار مشکل شده و برنامه‌ای لغو شده است. مردمی که بلیت خریده‌اند تا دقیقه‌ی نود تکلیف‌شان مشخص نیست و نهادهایی که مسئله‌ی موسیقی از نظر قانونی هیچ‌ ربطی به آن‌ها ندارد، دخالت می‌کنند. ما می‌خواهیم بدانیم وظیفه‌ی مسئولان فرهنگی چیست؟ این وضعیت به مرحله‌ی بحران نزدیک شده است به‌طوری که جامعه‌ی موسیقی نمی‌تواند نسبت به آن بی‌تفاوت باشد. آن‌چه قانون برای ما معین کرده این است که وزارتخانه‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی و دفتر موسیقی وجود دارد و یک مجوز داده می‌شود. این مجوز به این معنی است که برنامه مشکلی نداشته و باید اجرا شود. چرا باید در دقایق آخر ورق برگردد و اتفاق دیگری بیافتد؟» لغو شدن کنسرت‌ها البته بامزگی‌های خودش را هم دارد: کنسرت همایون شجریان در تهران لغو شده اما اجرایش در شیراز تمدید شده.

پویا محمدی

Share
Published by
پویا محمدی

Recent Posts

سیمای ناهنجار مرگ

آمارها و مراکز مربوط به ثبت آمار خودکشی متعدد و پراکنده است و به نظر…

2 سال ago

همه‌ی‌بمب‌های‌جهان‌درافغانستان‌منفجرمی‌شود

توي چادري که از گرما تب کرده بود، عهد کرديم که تا قيام قيامت يکديگر…

2 سال ago

دو سیب در تشویش

ریحانه روز دوشنبه در میدان هوایی کابل در خیل جمعیت وحشت‌زده‌ای که به دنبال هواپیماهای…

2 سال ago

آتش در کمان زاگرس

«من لحظه‌ی افتادنش را به چشم دیدم. پاییز بود. چهار روز بود که توی کوه…

2 سال ago

اگر بابک بود

زن انگشتش را می‌گذارد روی کلید آسانسور تا مرد به حوصله یکی‌یکی کیسه‌ها را بیاورد…

2 سال ago

دنیای شگفت‌انگیز نو

این روزها تصاویری از اثر «نمی‌توانی به خودت کمک‌ کنی» از دو هنرمند چینی به…

2 سال ago