Categories: فرهنگ و هنر

اردوغان نسین را هم بازداشت کرد

تعداد بازداشت‌های دولت ترکیه آن‌قدر زیاد شده است که هیچ بعید نیست همین امروز و فردا دستگیری‌ها به درگذشتگان هم برسد، اگر کار به اینجا بکشد احتمالاً یکی از اولین بازداشت‌شدگان عزیز نسین خواهد بود، هم او که سال‌ها پیش در داستان کوتاه «ما چطور کودتا کردیم؟» کودتای اخیر ترکیه را پیش‌بینی کرده بود. طنزپرداز قهار ترک، که خیلی پیش‌تر از اورهان پاموک و الیف شافاک با داستان‌های طنزش مرزهای ترکیه را پشت سر گذاشته بود، عمرش به دنیا نبود که ببیند اردوغان و باقی سیاستمداران ترکیه هر آنچه او به مطایبه و طعنه نوشته بود، در ترکیه اجرا کردند، اما فعلاً برای خالی نماندن عریضه دولت اردوغان پسر او، احمد نسین، را بازداشت کرده است. احمد نسین، روزنامه‌نگار و حامی اقلیت‌های قومی ترکیه، مدت‌هاست که در زندان متریس استانبول به سر می‌برد، به سیاق پدرش از هیچ نقدی به عملکرد سیاست‌های اجراشده در ترکیه چشم نمی‌پوشد.

عزیز نسین در یکی از مشهورترین داستان‌هایش (ما چطور کودتا کردیم؟) نوشته بود: «اگر شانس با ما یاری می‌کرد و کودتا به سرانجام می‌رسید امروز باید روی صندلی قدرت نشسته بودیم، البته همه‌اش هم شانس نبود، خودمان هم مقصر بودیم. همه‌ی کارها را مثل آب‌خوردن انجام دادیم، افسوس که نتوانستیم خبر موفقیتمان را به گوش دنیا برسانیم، برای همین هم اوضاع قمر در عقرب شد و کم مانده بود سرمان بالای دار برود! البته یک چیزهایی هم بعد از زنده ماندن دستگیرمان شد: فهمیدیم تا یک ملت درکی از انقلاب نداشته باشند و ایمانشان به تغییر رژیم سفت و محکم نشده باشد، هیچ کودتایی به درد نمی‌خورد، هرقدر هم که جلو رفته باشند، سر اولین مانعی که با آن روبه‌رو شدند عقب می‌کشند. اگر باورتان نمی‌شود سرنوشت ما شکست‌خورده‌های کودتا را بخوانید.»

این داستانی بود که در شب‌های منتهی به کودتای بی‌فرجام و غریب ترکیه دست‌به‌دست در شبکه‌های اجتماعی می‌چرخید و خیلی از کاربران ترک با یادآوری این داستان حال‌وروز اخیر ترکیه را تحلیل می‌کردند.

این‌روزها عزیز نسین دوباره به ویترین کتاب‌فروشی‌های تهران باز گشته است و با سه مجموعه داستان (ترجمه‌ی ارسلان فصیحی) و یک رمان (داوود وفایی)  از بهار امسال تا همین حالا در فهرست پرفروش‌ترین‌ها باقی مانده است. عزیز نسین به‌مدد ترجمه‌ی ارسلان فصیحی و داوود وفایی بعد از نزدیک به چهار دهه موفق شد از کنار پیاده‌روهای انقلاب به کتاب‌فروشی‌های رسمی برگردد. به‌نظر می‌رسد نسین در ایران هم هرگز نویسنده باب میل دولت‌ها نبود، پیش از انقلاب آن‌قدر در ایران دوستش نداشتند که بنابر روایت‌هایی (نقل از داوود وفایی در نشست نقد و بررسی آثار عزیز نسین/ شهرکتاب)، با شکایت دولت ایران و پیگیری‌های کنسولگری ایران در استانبول، عزیز نسین بیش از شش ماه به جرم توهین به شخص محمدرضا پهلوی روانه‌ی زندان می‌شود و البته این در عدد زندان رفتن‌های نسین نکته‌ی شایان توجهی نیست. بااین‌حال ارسلان فصیحی هم در گفت‌وگوهایش از معطلی و غیرقابل چاپ اعلام شدن سه مجموعه‌ی نسین در دولت قبلی می‌گوید، هرچند در دوره‌ی صدارت علی جنتی این کتاب‌ها به گفته‌ی ناشر و مترجم بدون کلمه‌ای سانسور مجوز گرفتند.

ارسلان فصیحی سه‌گانه‌ی اخیر را از روی نسخه‌ی ترکی استانبولی ترجمه کرده است و احتمالاً این داستان‌ها و چاپ‌های جدید می‌توانند میان عزیز نسین پیش از انقلاب در ایران و عزیز نسین واقعی فاصله‌گذاری کنند. داستان‌های عزیز نسین در کتاب‌های جیبی به‌نظر چندان وفادارانه ترجمه نشده بودند و براساس روایت‌هایی، مترجمان قدیمی نسین خیلی وقت‌ها مایه‌ی داستان‌ها را زیاد کرده‌اند یا داستان‌هایی هم به‌جای نسین نوشته‌اند، هرچند همان ترجمه‌های قدیمی بسیاری از ایرانی‌ها را کتابخوان کرد و کرور کرور از همان ترجمه‌ها هنوز در بساط دستفروش‌های راسته‌ی انقلاب گرمی بازار محسوب می‌شوند. در کنار ترجمه‌های رضا همراه که پرتعدادتر از باقی مترجمان بود، صمد بهرنگی، احمد شاملو، رضا سیدحسینی و قدیر گلکار هم ترجمه‌های مقبول‌تری از عزیز نسین در کارنامه‌شان دارند، اما یکی از محبوب‌ترین ترجمه‌ها کاری از ثمین باغچه‌بان، آهنگساز و شاعر ایرانی، بود که رفاقتی هم با عزیز نسین داشت.

حالا عزیز نسین با سه مجموعه داستان و یک رمان دوباره در کتاب‌فروشی‌هاست، سه مجموعه‌ای که ارسلان فصیحی بعد از خواندن ده مجموعه داستان از این نویسنده گلچین کرده است. رمان «بچه‌های امروز معرکه‌اند» با ترجمه‌ی داوود وفایی را نشر مرکز منتشر کرده که به تازگی به چاپ هفتم رسیده است. نویسنده در این کتاب سراسر طنز چنان مخاطبش را به خنده می‌اندازد که فقط بعد از تمام شدن این رمان صدونودوهفت‌صفحه‌ای است که تلخی و بدبختی‌هایش پیش چشم خواننده می‌آید. او از خلال نامه‌نگاری‌های دو نوجوان که به هم دلبستگی دارند و به دلیل شغل پدرشان از هم جدا شده‌اند، نظام آموزشی و مدارس ترکیه را در دهه‌ی آغازین قرن بیستم به باد انتقاد می‌گیرد و همه‌ی اینها از خلال نامه‌هایی که این دو نوجوان برای هم نوشته‌اند پیش می‌رود.

در سه مجموعه‌ی «مگه تو مملکت شما خر نیست؟»، «محمود و نگار»، «دیوانه‌ای بالای بام» هم بیش از هشتاد داستان در حال‌وهوایی مشابه آمده‌اند، داستان‌هایی که به‌واسطه طنز موقعیت در فارسی هم به‌شدت خنده‌دار هستند و راویان ساده‌دل او در گوشه‌وکنار اداره‌ها و قهوه‌خانه‌ها و بازارها، نظام اداری و فساد و بی‌اخلاقی و هر آنچه جامعه‌ی ترکیه و جوامع نزدیک به آن را گریبان گرفته نقد می‌کند و از شدت خنده اشک به چشم خواننده‌اش می‌آورد. عزیز نسین در یکی از تک‌نگاری‌هایش، درباره‌ی داستان‌هایی که نوشته، می‌نویسد: «شاید هم خنده‌دار باشند، اما آخر چقدر می‌شود برای این بدبختی‌هایی که گریبانمان را گرفته اشک ریخت.»

پویا محمدی

Share
Published by
پویا محمدی

Recent Posts

سیمای ناهنجار مرگ

آمارها و مراکز مربوط به ثبت آمار خودکشی متعدد و پراکنده است و به نظر…

2 سال ago

همه‌ی‌بمب‌های‌جهان‌درافغانستان‌منفجرمی‌شود

توي چادري که از گرما تب کرده بود، عهد کرديم که تا قيام قيامت يکديگر…

2 سال ago

دو سیب در تشویش

ریحانه روز دوشنبه در میدان هوایی کابل در خیل جمعیت وحشت‌زده‌ای که به دنبال هواپیماهای…

2 سال ago

آتش در کمان زاگرس

«من لحظه‌ی افتادنش را به چشم دیدم. پاییز بود. چهار روز بود که توی کوه…

2 سال ago

اگر بابک بود

زن انگشتش را می‌گذارد روی کلید آسانسور تا مرد به حوصله یکی‌یکی کیسه‌ها را بیاورد…

2 سال ago

دنیای شگفت‌انگیز نو

این روزها تصاویری از اثر «نمی‌توانی به خودت کمک‌ کنی» از دو هنرمند چینی به…

2 سال ago