Categories: اجتماعی

زمستانِ بی بخار

شبکه آفتاب: کجا هستند پارو به دوش‌هایی که همین موقع‌ها مهمان کوچه‌ها می‌شدند و صدا توی کله‌شان می‌انداختند که «برف پارررو می‌کنیم؟» کجاست آن استرس افت فشار گاز و چک ‌کردن دم به دقیقه‌ی لوله‌های بخاری؟ چه شد تصویرهایی که با انگشت روی شیشه‌های بخارگرفته‌ی زمستانی نقش می‌بست و حرص و هیجان خرید چتر و  دستکش و جوراب‌های گرم؟ چه شد که زمستان تهران بی‌بخار شد؛ خالی از برف و آدم‌برفی و لپ‌های یخ‌زده؟

زندگی در دی‌ماه، مردن به وقت بی‌برفی

هیچ‌کس باورش نمی‌شود که دارد در تقویم دی‌ماه روزگار می‌گذراند؛ نه خبری از باران هست و نه خیابان‌های تهران از برف شبانگاهی سفید می‌شوند. در کوهستان‌های شمالی و غربی هم، که همیشه زمستانی با چندده سانتی‌متر برف و کولاک‌های چندروزه داشته‌اند، آفتاب غالب است و گرما باور زمستان را ناباور کرده. آنچه اکبرزاده، از کارشناسان سازمان هواشناسی، می‌گوید هم در تأیید همین ماجراست: «دما در هفته‌ی جاری در تهران حدود یازده درجه به ثبت رسیده که بر اساس پیش‌‌بینی‌هایی که در فروردین امسال صورت گرفته درست است، برای این ماه از سال افزایش یک‌ونیم درجه‌ای دما را نسبت به دی‌ماه ۱۳۹۲ پیش‌بینی کرده بودیم.» درباره‌ی بارش هم وضع بهتر از این نیست؛ نقشه‌هایی که وزارت کشاورزی در سال گذشته منتشر کرده بودند نشان می‌داد که تهران بین هشتاد تا نود درصد میانگین بارش همیشگی را خواهد داشت و حالا این رقم تا زمان تهیه‌ی این گزارش به شصت درصد هم نرسیده است.

النینو چطور می‌تواند زمستان را زمستان کند؟

در پرو، پدیده‌ای در جریان است به اسم «النینو»؛ یک‌جور باد سهمگین که می‌تواند شرایط آب‌وهوایی را از اساس تغییر بدهد. برخی معتقدند که این پدیده روی خوش‌بارشی زمستان‌ها و پاییزهای تاریخ ایران هم بی‌تأثیر نبوده. ملیکا حاج‌رضایی، کارشناس ارشد محیط‌زیست، می‌گوید که پاییز ۱۳۶۵ پرسیل، زمستان ۱۳۷۰ پربرف، زمستان ۱۳۷۶ سرد و خوش‌برف و بهار ۱۳۸۵ پررگبار بوده است: «غالباً النینو در ایران باعث افزایش بارش و کاهش دما در تیر و شهریور می‌شود اما در بعضی موارد، مثل سال‌هایی که یاد کردم، روی زمستان هم اثر گذاشته و ضمن کاهش جدی دما، برف و باران را هم در پی دارد.» پیش‌بینی‌ها می‌گوید اگر قرار باشد النینو ۲۰۱۵ روی آب‌وهوای ایران اثر بگذارد احتمال بهاری سرد و پرباران وجود دارد اما پرونده‌ی زمستان دیگر بسته شده و لااقل خبری از بادهای النینویی در آن نیست که بخواهد کار را به برف‌های آن‌چنانی بکشاند!

عادت می‌کنیم به زمستانِ بی‌برف؟

این تازه اول راه است؛ سیکل خشکسالی سی‌ساله‌ای که تازه امسال شروع شده و برخی از کارشناسان می‌گویند، تا کمرِ زندگی در فلاتِ ایران را نشکند، دست‌بردار نیست. اسماعیل کهرم، بوم‌شناس، می‌گوید آنچه قرار است از آسمان ببارد، همان است که از سطح زمین تبخیر شده و به بالا رفته و وقتی آبی روی زمین نباشد، باران و برفی هم در آسمان نخواهد بود: «برای افرادی به سن‌وسال من، بارش برف تجربه‌ای عادی اما پرخاطره است اما ممکن است نسل‌های بعد تهرانی‌ها چنین خاطراتی از برف نداشته باشند.» بعد ادامه می‌دهد: «پیش‌بینی روزنامه‌ی لوموند از وضعیت آب‌وهوایی ایران این است که تا سی سال دیگر ایران مانند سودان خواهد شد و این موضوع نه‌فقط درباره‌ی تهران بلکه درباره‌ی کل کشور است، طوری‌که مقدار برف و باران آن‌قدر کم خواهد شد که حتی مناطق پرآب و برفی مثل غرب کشور هم خشک و بی‌آب‌وعلف می‌شوند.»

زمستانِ بی‌برف زمستان خنک و لوسی است که هیچ‌کس باورش نمی‌کند؛ کلی پالتو و بوت آورده‌اند که روی دست فروشنده‌ها مانده، گاری لبو و باقالی هم اگر سر یکی دوتا چهارراه نباشد دیگر چه دلیلی برای باور زمستان می‌ماند جز همین تقویمِ زمستانی. با این‌همه فعلاً پیش‌بینی‌های سازمان هواشناسی، درباره‌ی بازگشت سرما به جمع صفت‌های همیشگی زمستانی که می‌شناختیم، خیالِ بعضی را راحت کرده است. از آخر این هفته شاید موجی که به جو ایران نزدیک شده بارش باران و حتی کُرکِ برفی را هم در پی داشته باشد، این اما به معنای پایان کارِ این زمستانِ بی‌بخار نیست. از اواسط هفته‌ی آینده دوباره دمایی که بین پنج تا پانزده درجه کم شده بود، به جای قبلی‌اش روی میله‌ی دماسنج برمی‌گردد و باز روزی از نو. در این وسط شاید پارو به دوش‌ها هم مهاجرت کرده باشند به آن سوی زاگرس که اگرچه برفش کمتر از سال‌های قبل است اما باز هم چند سانتیمتری می‌شود و می‌شود انداختش!

پویا محمدی

Recent Posts

سیمای ناهنجار مرگ

آمارها و مراکز مربوط به ثبت آمار خودکشی متعدد و پراکنده است و به نظر…

2 سال ago

همه‌ی‌بمب‌های‌جهان‌درافغانستان‌منفجرمی‌شود

توي چادري که از گرما تب کرده بود، عهد کرديم که تا قيام قيامت يکديگر…

2 سال ago

دو سیب در تشویش

ریحانه روز دوشنبه در میدان هوایی کابل در خیل جمعیت وحشت‌زده‌ای که به دنبال هواپیماهای…

2 سال ago

آتش در کمان زاگرس

«من لحظه‌ی افتادنش را به چشم دیدم. پاییز بود. چهار روز بود که توی کوه…

2 سال ago

اگر بابک بود

زن انگشتش را می‌گذارد روی کلید آسانسور تا مرد به حوصله یکی‌یکی کیسه‌ها را بیاورد…

2 سال ago

دنیای شگفت‌انگیز نو

این روزها تصاویری از اثر «نمی‌توانی به خودت کمک‌ کنی» از دو هنرمند چینی به…

2 سال ago