/

سبزهای دیروزی، خاکستری‌های امروزی

تقریباً بیشتری‌ها هستند، از نسل اول نقاشان مدرن تا هنرمندان معاصر، از دشت‌های سرسبز و گاوهای در حال چرا تا ساختمان‌های امروزی که در نمایشگاهی برای بررسی تغییر ماهیت «دورنما» گردآوری شده‌اند‌.
نمایشگاه دورنما (لَندِسکِیپ) از چهاردهم مهر تا پنجم آبان آثاری از ۷۶ هنرمند و ۱۷۰ اثر شامل نقاشی و ویدیو با کیوریتوری رزیتا شرف‌جهان را به نمایش گذاشته و آن‌طور که در خبرها آمده به سیر تاریخی طبیعت‌پردازی و منظره‌نگاری در تاریخ نقاشی ایران می‌پردازد.
تمام آثار در سه طبقه‌ی تالار شماره‌ی یک فرهنگسرای نیاوران قرار گرفته‌اند. در تالار اول آثار نسل اول نقاشان مدرن نصب شده است. دیوارهای این بخش از بالا تا پایین پر شده و تقریباً جایی برای نصب تابلوِ دیگری برجای نمانده است که در مقایسه با دو طبقه‌ی دیگر کمی دیدن کارها را با دشواری روبه‌رو می‌کند. به همین دلیل شناسنامه‌ی آثار در کنار دیوارها نصب شده و برای اینکه متوجه شوید تابلوهای میانی متعلق به کدام نقاشان هستند، مجبورید دوباره به کنار دیوار بروید و شماره‌ی تابلو را از میان شناسنامه‌ها پیدا کنید. از بیشتر نقاشان این طبقه چندین اثر به نمایش گذاشته شده است. از محمود جوادی‌پور و احمد اسفندیاری که با سبزهای معروفشان شناخته می‌شوند تا محسن وزیری‌مقدم که در این نمایشگاه چهره‌ی نقاش او را می‌بینیم تا مجسمه‌ساز. چهار تابلو از او در این نمایشگاه هست که دو تابلو سیاه و سفید و مناظری از یک دهکده و قایق‌های به لنگر نشسته در ساحل که با تکنیک رنگ‌روغن و ماژیک نقاشی شده‌اند. دو اثر دیگر هم به فاصله‌ی کمی از این دو تابلو روی دیوار هستند. یکی از آنها مزرعه‎ای است که کشاورزان را در حال کار نشان می‌دهد اما دیگری تابلوِ آبرنگی از یک مسجد است. در کنار آنها چهار تابلوِ آبرنگ از منوچهر صفرزاده نمایشی از فصل‌هاست و به فاصله‌ی چند سانتیمتر آن‌ورتر بهجت صدر، با دو تابلو از درخت‌هایش، قرار دارد. علی‌محمد حیدریان هم، که بسیاری از نقاشان نسل اول مدرن، شاگرد او بوده‎اند، با تابلوی از گاوها و مرغ‌های نشسته در مزرعه حضور دارد.


در امتداد همین دیوار نام‌های دیگری که هر یک از نقاشان شناخته‌شده هستند همچون علی‌اصغر پتگر، حسین محجوبی، پرویز کلانتری، سیراک ملکونیان و سهراب سپهری نیز به چشم می‌خورد. در فاصله‌ی این دیوار تا دیوار روبه‌رویی دو مانیتور برای نمایش ویدیوآرت‌ها قرار دارد. یکی از آنها ویدیویی شانزده‌دقیقه‌ای از عباس کیارستمی را، که مربوط به سال ۹۵ است، نشان می‌دهد. این اثر «مرا به خانه ببر» نام دارد و توپی را نشان می‌دهد که در حال عبور از پله‌های متعدد است. از کیارستمی یک عکس سه‌لته هم در طبقه‌ی پایین به نمایش گذاشته شده که چاپ دیجیتال است و در لته‌ی میانی آن برشی رنگی از یک درخت انار جا خوش کرده است. در مانیتور دیگر سه ویدیو به ترتیب نمایش داده می‌شود که دو ویدیو اثر مهرانه آتشی به نام‌های «به چه نگاه می‌کنی» و «افق پایین» پخش می‌شوند و ویدیو بعدی اثر حامد صحیحی به نام «غروب» است. البته مهرانه آتشی در طبقه‌ی پایین هم ویدیو دیگری دارد، همان‌طور که دو تابلوِ نقاشی نیز از حامد صحیحی در طبقه‌ی بالا به نمایش درآمده است. در دیوار روبه‌رویی طبقه‌ی اول هم تابلوهایی از دیگر هنرمندان شناخته‌شده همچون کورش شیشه‌گران با همان خطوط پیچ‌درپیچ، فریده لاشایی، محمدابراهیم جعفری، منوچهر یکتایی، مارکو گریگوریان، علیرضا صمدبیگی و ابوالقاسم سعیدی نصب شده است.
آثار نسل میانی و جوان‌ترها اما در طبقات بالا و پایین است. چینش این آثار بهتر است. بسیاری از آنها ابعاد بزرگ‌تری دارند و با فاصله‌ی مناسب از یکدیگر نصب شده‌اند. در میانشان می‌توان از رضوان صادق‌زاده، شهره مهران، احمد وکیلی، عربعلی شروه، نیکزاد نجومی و یعقوب عمامه‌پیچ نام برد. تفاوت آثار این دو طبقه با طبقه‌ی اول تنها در اندازه یا نحوه‌ی چیدمان نیست. در بسیاری از آنها رنگ‎های سرسبز دشت‌ها، زردی خورشید یا نارنجی برگ‌های درختان جای خود را به ساختمان‌هایی با فضای تیره داده‎اند که فضای امروزی شهرها را نشان می‌دهد اما اینکه میان آنها چه نکته‌ی مشترکی وجود دارد، سؤالی است که احتمالاً پس از پایان نمایشگاه ذهن بیننده را درگیر می‌کند. بازدیدکننده‎ای که کنجکاو باشد می‎تواند پاسخ آن را از صحبت‌های رزیتا شرف‌جهان در گفت‌وگو با «هنر آن‌لاین» دریافت کند وگرنه در نمایشگاه از استیتمنت خبری نیست: «من با نظریه‌ی مهمی مواجه شدم که می‌توانست در زمینه‌ی رویکرد هنرمندان معاصر به منظره راه‌گشا باشد. دکتر عشرت عرفانیان در تز دکترای خود درباره‌ی دورنما، و چگونگی تغییر ماهیت آن در دوره‌ی معاصر، گفته است که امروزه دیگر هیچ‌جا با منظره‌ی طبیعی به مفهوم آن دورنمایی که در قرون گذشته وجود داشته مواجه نیستیم. از دوره‌ی سرمایه‌داری با افزایش جاده‌ها، سدها، تیرهای چراغ برق و … طبیعت تحت کنترل انسان درآمده و در نتیجه به‌جای منظره، با آن مفهوم بکر، با دورنماهای دستکاری شده مواجه هستیم. در آثار هنرمندان معاصر هم این نوع دورنما بیشتر دیده می‌شود که معمولاً همراه با اضطراب، تلخی و نگرانی است. ایران همچنین راهی را طی کرده است. در ایران هم دوره‌ی کوتاهی در زمان کمال‌الملک و شاگردان او به منظره به‌صورت مستقل توجه می‌شد، اما در دوران معاصر هم این شکل تغییر ماهیت داده است.»

عکس‌ها از روابط عمومی فرهنگستان نیاوران

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

چه کسی به داد ۰۶ می‌رسد؟

مطلب بعدی

بلوغ شلوغ

0 0تومان