مریم بلوچ چگونه با سگ گلاویز شد

«هفت صبح، سرم گرم کارهای خانه بود که ناگهان از جنگل نزدیک خانه‌ صدای جیغی به گوشم رسید. رفتم بیرون ببینم چه خبر است. دیدم سگی وحشی به سه بچه حمله کرده است. نمی‌دانستم سگ است یا گرگ. هر چه بود دیگر حال خود را نمی‌دانستم. با چوب و سنگ به سگ حمله کردم.»

۹ شب است و مردی از اقوام مریم حرف‌هایش را به فارسی برمی‌گرداند. مریم با زبان بلوچی سخن می‌گوید. صدای مریم از پشت خطوط تلفن خیلی رسا به گوش نمی‌رسد. روستای سرآهنگی از توابع دهستان چاهان بخش مرکزی نیکشهر این ساعت‌ها در خواب است. مریم اما بیدار، تا گفت‌وگو کند.

۳۸ سال دارد و حالا به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زن با حضور بخشدار مرکزی شهرستان نیک‌شهر، به عنوان بانوی شایسته سال در سیستان و بلوچستان معرفی شده است. در سیستان‌و‌بلوچستان کم پیش می‌آید که زنان مورد قدردانی قرار بگیرند. کاری که مریم در بهمن ماه امسال کرد باعث شد این سکوت شکسته شود. زنان خانه‌دار دیگری هم این صدا را شنیده بودند، اما این تنها مریم بود که جانش را به خطر انداخت و با سگ گلاویز شد.

«با چوب و سنگ به سگ حمله کردم اما سگ وحشی باز هم یورش آورد به سمتم. این بار پریدم و گردن سگ را گرفتم و شروع کردم به فشار دادن. تنها راهی که در آن لحظه به ذهنم می‌رسید، همین بود. فقط به نجات جان بچه‌ها فکر می‌کردم.» مریم لحظه‌های عجیب و پر از وحشتی را پشت سر می‌گذارد. لحظه‌ای که به خاطر نجات سه کودک جانش را کف دست می‌گیرد. سگ مقاومت می‌کند و باهم گلاویز می‌شوند. تنها راه چاره، گرفتن گردن سگ است. مریم گردن سگ را می‌گیرد تا بچه‌ها بروند.

«همه‌ی بدنم را گاز گرفت. بازوی راستم. بازوی چپم. من فقط می‌دانستم نباید گردنش را رها کنم. گردنش را گرفته بودم و فشار می‌دادم، نمی‌دانم چقدر مقاومت کردم. چند ساعت شد؟ وقتی برادرهایم آمدند و طناب به گردن سگ انداختند. باورم نمی‌شد که نجات پیدا کرده‌ام.» برادرهایش از راه می‌رسند و با طناب گردن سگ را می‌بندند. این پایان مبارزه است. مریم پیروز شده است. بعد اهالی یکی‌یکی جمع می‌شوند.

بچه‌هایی که مریم جانشان را نجات داد، یک ساله، هفت ساله و یازده ساله بودند و حالا مریم ناجی آن‌ها شده است. بچه‌هایی که جانشان در روستا همواره در خطر است. «روستاست دیگر هر لحظه ممکن است خطر تهدید کند. چاره‌ی دیگری ندارد. سگ وحشی‌ و گرگ اینجا زیاد هست. بارها شده که به بچه‌ها حمله کرده‌اند.» مریم، خودش مادر چهار فرزند است. «آن‌ها بچه‌های همسایه‌مان بودند ولی چه فرقی می‌کند. مثل بچه‌های خودمان هستند، من وقتی دیدم جانشان در خطر است دیگر به هیچ‌چیز دیگر فکر نمی‌کردم، فقط فکر می‌کردم که این بچه‌ها باید نجات پیدا کنند.»

مریم مثل همه‌ی زن‌های بلوچ سوزن‌دوزی می‌کند، خانه‌داری می‌کند و مسؤولیت‌های بسیار بر شانه‌هایش است. او از نسلی است که محمد بلوچ‌زهی، بخشدار مرکزی نیک‌شهر درباره‌ی آن‌ها می‌گوید: «زنانِ بلوچ در طول تاریخ همواره پابه‌پای مردان آن در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حضوری فعال و پویا داشته‌اند و زن در بلوچستان بنا بر اسناد تاریخی نماد صلح و شجاعت و شهامت و انسانیت بوده است.» از نسل زنانی که نقش مهم تاریخی در سیستان و بلوچستان به عهده داشتند، زنی همچون بانو «بانلی» زن شجاع بلوچ و فرمانده سپاهیان بلوچ در کشورگشایی هندوستان است. بلوچ‌زهی می‌گوید که بانلی در عرصه‌ی سیاست، بانو سنجری در عرصه‌ی هنر به‌عنوان مادر موسیقی حماسی بلوچستان، بانو هانی نیز در عشق و وفاداری، مادر میرکمبر نیز در شهامت و شجاعت و وطن‌پرستی نمونه‌ی بارز زنان بلوچ هستند که توانسته‌اند تاریخ‌ساز باشند و پابه‌پای مردان جهت داشتن جامعه‌ای عاری از خشونت و تبعیض گام بردارند و تلاش کنند برای انسانیت و نهادینه کردن مهر و مودت.

حالا مریم از طرف این بخشدار مورد قدردانی قرار گرفته است. خودش از این اتفاق خوشحال است. خوشحال است که نام زنان بلوچ می‌تواند در مجامع عمومی مطرح شود با اینکه صدایش از پشت تلفن شنیده نمی‌شود و مردی از اقوام حرف‌های او را به زبان فارسی برمی‌گرداند و حس‌هایش را منتقل می‌کند.

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

یادبودِ ستایشِ امپرسیون

مطلب بعدی

عید سعید باستانی را تبریک عرض می‌نمایم

0 0تومان