پنج کودک، قربانی انفجار مهمات در ایلام

عصر یکشنبه ۱۰ اسفند ۹۳ انفجار خمپاره باقی‌مانده از جنگ هشت ساله‌ی ایران و عراق، منجر به زخمی‌شدن پنج کودک از عشایر ایلام و تکرار حادثه‌ی روستای نشکاش مریوان شد. پای یکی از کودکان آسیب دیده و در اتاق عمل است و چهار کودک دیگر به شدت سوخته‌اند. یادآور حادثه‌ی یک سال پیش نشکاش که هنوز هفت کودک مجروح آن با زخم و درد زندگی می‌گذرانند.

یداله پیکانی پدر امیرحسن و امیرمحمد، دو کودکی که در اثر این انفجار دچار سوختگی شدید شده‌اند عصر یکشنبه گلّه را برای چرا به مراتع برده بود که صدای انفجاری از حوالی سیاه‌چادرها شنید. چند دقیقه بعد تلفن همراه یداله به صدا درآمد و برادرش از آن سوی خط خبر داد که شیئی در زیر خاک منفجر شده و بچه‌ها را مجروح کرده.

یداله بیماری قلبی دارد، نفس‌نفس می‌زند و کلمات مقطع و مضطرب از دهانش خارج می‌شوند. «بچه‌ها در بیمارستان‌های طالقانی و امامِ شهر ایلام بستری هستند. حالشان خوب نیست. قرار است مهدی به تهران یا اصفهان منتقل شود. من حالم خوب نیست و نمی‌توانم همراهشان بروم. برادرم به جای من می‌رود.» می‌گوید انفجار نزدیک به سیاه‌چادرها اتفاق افتاده،‌ جایی که هر سال زمستان در آن چادر می‌زنند.

پای هادی آسیب دیده و امیرمحمد ۹ ساله، امیرحسین کلاس پنجم، پسرانِ یداله پیکانی و محمد و مهدی باباخانی دچار سوختگی شده‌اند. یداله می‌گوید: «من هنوز نمی‌دانم چه شده، بچه‌ها این شی‌ء را چطور دیده‌اند و آیا آن را دستکاری کرده‌اند یا نه.»

پیش از این نیز در ۲۴ آذر ۹۳ انفجار یک چاشنی در روستای گاگل از توابع مریوان، باعث شد چشم‌ چپ کوسار شادمهر کودک ۱۱ ساله به شدت آسیب ببیند. در آبان ماه سال جاری هم کودکی در روستای ارقنه‌ی هشترود بر اثر بازی با شی‌ء مشکوک و کوبیدن آن به سنگ کشته و هم‌بازی او دچار مصدومیت شدید شد.

کاهش کیفیت زندگی کودکان آسیب‌دیده

در حادثه‌ی نشکاش، «گشین» پایش را از دست داد. سه بار پا را عمل کردند و هر بار از قسمت بالاتر قطع شد تا یک ماه و نیم پیش که برای درمان به تهران آمد و حالا منتظر است زخم پا خوب شود تا امکان قالب‌گیری و پروتز داشته باشد. او روزها پشت پنجره می‌نشیند و با کبک‌هایی که توی حیاط می‌چرخند حرف می‌زند. چشم و صورت سینا و آلا هم آسیب دید و تن خبات، متین، بهنوش و زانا پر از ترکش‌ شده. زانا مجبور است صبح زود از خواب بیدار شود تا به مدرسه‌اش در روستایی کیلومترها دور از خانه‌اش برسد.

پس از انفجار آذر ۹۳ در روستای گاگل هم چشم کوسار هنوز دردمند است. یک بند انگشت دستان این پسر هم قطع شد. کوسار این روزها بیشتر در اتاقی تاریک می‌نشیند و نمی‌تواند به صفحه‌ی سفید کتاب و دفتر مدرسه نگاه کند.

پژوهش شش کارشناس و متخصص جامعه‌شناسی و پزشکی (زهره گنج‌پرور، بتول موسوی، محمدرضا سروش، حمید شکوهی، شهریار خاطری و علی منتظری) نشان می‌دهد میانگین کیفیتِ زندگیِ قربانیان مین و مهمات عمل‌نکرده به‌طور معنا داری در همه‌ی حیطه‌ها از میانگین کیفیت زندگیِ جامعه‌ی ۱۴ تا ۱۹ سال ایرانی پایین‌تر است. استان کردستان در میان دیگر استان‌های آلوده بیشترین آمار نوجوانان قربانی مین را دارد. یک‌سوم از کودکان آسیب دیده‌ی مورد مطالعه ترک تحصیل کرده بودند. شایع‌ترین ناتوانیِ‌ کودکان مورد بررسی قطع اندام، وجود درد و نابینایی بود و نوجوانان مبتلا به چند ناتوانیِ هم‌زمان، کیفیت زندگی پایین‌تری دارند.

سه ماه بعد از حادثه‌ای که برای کوسار اتفاق افتاده، جلسه‌ی کمیسیون ماده دو که مربوط به تعیین جانبازی مصدومان مین و مواد منفجره‌ی جنگی است تشکیل نشده و او هنوز درصد جانبازی نگرفته و مورد حمایت نیست.

کودکان نشکاشی هم در چند ماه گذشته بارها به تهران آمدند تا پیگیر نتیجه‌ی کمیسیون و تعیین درصد جانبازی و درمانشان باشند. در حالی که پژوهشی که روی کودکان مصدوم انجام شده نشان می‌دهد قربانیانی که درصد جانبازی بالاتری از بنیاد شهید و امور جانبازان دریافت کرده بودند کیفیت زندگی و سلامت روانی بالاتری داشتند.

افزایش کودکان قربانی در ۲۰۱۳

از ابتدای بهمن ماه سال جاری تا امروز (۴۰ روز گذشته) ۱۳ غیرنظامی در انفجار مین و مهمات جنگی کشته و زخمی شده‌اند، یعنی میانگین هر سه روز یک کشته یا مجروح. این آمار بدون شمارش نیروهای پاکساز مین است که هر هفته حین انجام عملیات دچار حادثه می‌شوند.

پنج استان مرزی کردستان، خوزستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ایلام از زمان پایان جنگ تحمیلی تا کنون با معضل وجود مین‌ و مهمات جنگی روبه‌رو بوده‌اند، بسیاری از مناطق آلوده از وجود این سربازان خاموش پاک شده اما هنوز هم در مناطق پاکسازی‌شده و دیگر مناطق آلوده انفجارهایی رخ می‌دهد و مردان و زنان و کودکان کشته و مجروح می‌شوند.

آذر ۹۳ وب‌سایت المانیتور گزارشی منتشر کرد که می‌گوید، در ۲۰۱۳ کل تلفات ناشی از مین در ایران، ۱۰۷ نفر بوده که از این تعداد ۳۶ نفر کشته و ۷۱ نفر زخمی شده‌اند.

در این گزارش، مردان ۷۰ درصد تلفات ناشی از انفجار مین در سال ۲۰۱۳ را تشکیل داده و ۵ زن و ۱۹ کودک نیز در این آمار ثبت شده‌اند. ۴۱ درصد از ۴۶ شهروند غیرنظامی که سن آنها شناخته شده هم کودک بوده‌اند. بنابراین آمار کودکان قربانی مین در سال ۲۰۱۳ مقایسه با تعداد هفت کودک در سال ۲۰۱۲ افزایش قابل توجهی داشته.

Table-1

آموزش ناکافی و پیمان‌نامه‌ی اتاوا

حادثه‌‌ای که برای پنج دانش‌آموز ایلامی اتفاق افتاد، چهار روز پس از آن بود که معاون فرهنگی و پیشگیری اداره کل بهزیستی ایلام اعلام کرد در سال جاری ۵۷هزار نفر در این استان آموزش‌های پیشگیری از معلولیت ناشی از انفجار مین را فراگرفته‌اند. در جریان حادثه‌ای هم که در مریوان برای کوسار ۱۱ ساله رخ داد پدر این کودک اظهار می‌کرد چندین اکیپ آموزشی در این روستا به کودکان آموزش داده‌اند اما باز هم کوسار و شش کودک هم‌بازی‌اش چاشنی عمل‌نشده را به خانه آوردند که منفجر شد. یک سال پیش هم در روستای شریف‌آباد ارومیه لیلا و غزال فیروزی نارنجکی را به خانه بردند که جانشان را گرفت.

عثمان مزین، وکیل دادگستری معتقد است این اتفاقات نشان می‌دهد پاکسازی این مناطق هنوز کامل انجام نشده و آموزش‌ها نیز کافی و مؤثر نبوده. او بر ضرورت پیوستن ایران به پیمان‌نامه‌ی اتاوا (کنوانسیون ممنوعیت استفاده، ذخیره‌سازی، تولید و انتقال مین‌های ضد نفر و نابودی آنها) و بهره‌مند شدن از اعتبارات بین‌المللی برای تسریع در پاکسازی مناطق آلوده تاکید می‌کند. ایران این کنوانسیون را پذیرفته اما هنوز به آن نپیوسته است.

 

Table-2

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

به تماشای سازها

مطلب بعدی

تاریخی که در پیچ بروکلی گم شد

0 0تومان