/

کیت بلانشت در سالن برادوی

کیت بلانشت آخرین نمایشنامه‌ی آنتوان چخوف را بدل به یکی از خبرسازترین‌های این‌روزهای برادوی کرده است. نمایش «هدیه یا پلاتونوف» آخرین اثری آنتوان چخوف است که منتشر شده. چخوف، پیش از اینکه نامی برای این دست‌نوشته بگذارد و آن را منتشر کند، از دنیا رفت. این روزها این نمایشنامه دستمایه‌ی اقتباسی برای جان کرولی، کارگردان سرشناس تئاتر برادوی، شده است. نمایشی که بیشتر عواملش استرالیایی‌های سینما و تئاتر هستند.

«نیویورک تایمز» درباره‌ی اولین حضور او در برادوی نوشته است: «کیت بلانشت ستاره‌ی این نمایش شده است، او دو ساعت و ۵۵ دقیقه روی صحنه می‌درخشد.»

هرچند چخوف همیشه محبوب برادوی بوده و نمایشنامه‌های او صدرنشین پرفروش‌ترین‌های تئاتر نیویورک شده‌اند، این نمایش در هفته‌ی گذشته بیش از یک میلیون دلار فروش داشت، درحالی‌که اجرای حرفه‌ای دیگری از آثار چخوف، که هم‌زمان در برادوی اجرا می‌شد، تا این حد دیده نشد، نمایش «باغ آلبالو» که مشهورترین اثر چخوف است، در بهترین و آخرین هفته‌ی اجرا، تنها ۳۸۴ هزار دلار بلیت فروخته.

بسیاری از منتقدان تئاتر از جمله نویسنده‌ی «نیویورک تایمز» معتقد است جدا از حضور ستاره‌های سینمایی پرطرفدار، بازی‌ها و کارگردانی قوی از نمایشنامه‌ای کمتردیده‌شده سبب شده‌اند «هدیه یا پلاتونوف» یا نمایشنامه‌ی بی‌نام آنتوان چخوف از بسیاری از نمایش‌های دیگر برادوی پیشی بگیرد و بلیت‌هایش تا هفته‌های آینده در دسترس نباشند.

نمایشنامه‌ی بی‌نام در واقع اولین درام بلند آنتوان چخوف است، نمایشنامه‌ای که او برای ماریا یرمولا و به سفارش او نوشت، اما یرمولا آن را نپسندید و اجرایش نکرد و این نمایشنامه شانزده سال پس از مرگ چخوف در میان میراث او پیدا شد، درحالی‌که هیچ نام مشخصی نداشت و به‌نظر می‌آمد چخوف قصد داشته پایان‌بندی‌اش را تغییر بدهد. بااین‌همه آندرو آپتون، نمایشنامه‌نویس و فیلمنامه‌نویس استرالیایی، این نمایش را دراماتورژی کرده و جان کرولی، با بازی درخشان ریچارد روکسبرگ و کیت بلانشت از این نمایشنامه، اثری جان‌دار و تأمل‌کردنی بیرون کشیده است؛ نمایشی که شخصیت‌های در آستانه‌ی فروپاشی‌اش برای بسیاری یادآور نمایشنامه‌ی «باغ آلبالو» است. آپتون همسر کیت بلانشت معتقد است: «همه‌ی عناصری که بعدها در نمایشنامه‌های مشهور چخوف چشم تئاتر غرب را گرفت و سبب شد او به چهره‌ی اثرگذاری برای درام امریکا و اروپا بدل شود در این نمایشنامه وجود دارد.»

متنی که چخوف نوشته در واقع اجرایی پنج‌ساعته را می‌طلبد و همین هم سبب می‌شود بسیاری از کارگردان‌ها نزدیک این اثر نشوند، درحالی‌که در دراماتورژی آندرو اپتون این اثر به دو ساعت و ۵۵ دقیقه رسیده است. بلانشت پیش‌تر در جشنواره‌‌ی تئاتر لینکلن در نمایش «دایی وانیا» بازی کرده بود و در گفت‌وگوهایش تأکید داشت که شیفته‌ی این بوده که نقشی در یکی از نمایش‌های چخوف به دست بیاورد و به برادوی بیایید.

نمایش چخوف در بازنویسی به اواخر دهه‌ی نود میلادی و روزهایی که امپراتوری شوروی در آستانه‌ی فروپاشی بود منتقل شده است، همه‌چیز به‌نظر آرام است، درست مثل ظاهر شخصیت‌ها، اما آن پشت غوغایی است و این هم‌زمانی پروستاریکا و فروپاشی درونی آدم‌ها به جذابیت اثر افزوده است. نمایشی از آنتوان چخوف با پس‌زمینه‌ای از موسیقی راک تجربه‌ی چشمگیر و قابل اعتنایی از آب درآمده است.

کیت بلانشت در نقش بیوه‌ی چهل‌ساله‌ی روسی بازی می‌کند که چیز دندان‌گیری از زندگی نصیبش نشده است. آنا پتروونا در اقتباس حاضر نقش پررنگ‌تری نسبت به اصل نمایشنامه‌ای که چخوف نوشته دارد.

در یک خانه‌ی آرام و محلی نزدیکی دریاچه و جایی برای تعطیلات، تولد چهل سالگی آنا پترونا قرار است برگزار بشود. پلاتونوف (با بازی روکسبرگ) معلمی است معمولی که همراه همسرش و شاگردها و چند همکار سابق دور هم جمع شده‌اند.

همه‌چیز در ظاهر آرام و خوب است، اما به‌زودی دریای نامتلاطم روابط پایان نگرفته و کینه‌ها و ناکامی‌های دو دهه‌ی پیش بیرون می‌ریزد و نمایش بر محور انکار و پشیمانی می‌چرخد.آنا بیوه‌ی  ثروتمندی است که شوهرش یکی از ژنرال‌های پرطمطراق شوروی بوده، فرزند خوانده‌ی آنا و نامزدش و یک مرد عجیب که شیفته‌ی زن‌هاست، همه در این خانه دورهم جمع شده‌اند و هدیه‌ی تولد آنا یک تفنگ قدیمی است…

۱۳ نفر روی صحنه هستند، صحنه‌ای شلوغ و رنگارنگ، با بازی پرسروصدا و در چشم بیننده فرو رونده‌ی راکس‌برگ و بلانشت، نمایشی که تلاش می‌کند ثابت کند هدیه به اندازه‌ی باغ آلبالو اثر مهمی است و بقیه صرفا جرات نزدیک‌شدن به آن را ندارند.

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

ایران، سال ۳۸

مطلب بعدی

سیر سه

0 0تومان