/

گپی تصویری با همسایه

حسین دادقاسمی

مرز میان مهمان و میزبان مشخص نیست، چه از این کشور رفته یا چه مانده باشند حالا باز هم آمده‌اند، این ‌بار اما برای دیده‌ شدن فرهنگ و هنرشان. برای اولین ‌بار نمایشگاهی سراسری از هنرهای تجسمی افغانستان در ایران برپا شده است.

پنجاه‌وسه هنرمند افغانستانی، که تعدادی از آنها در کشورهای مختلف از جمله امریکا، استرالیا، هلند، آلمان و پاکستان زندگی می‌کنند و برخی از آنها هم ساکن ایران هستند، این روزها در نمایشگاهی با عنوان «نیمروز» گرد آمده‌اند تا برای نخستین‌بار نمایشگاهی از هنرهای تجسمی افغانستان را به نمایش بگذارند. البته در سال‌های اخیر چند خواهر افغانستانی هم بوده‌اند که با برپایی نمایشگاهی از نقاشی‌هایشان مورد توجه قرار گرفته‌اند اما تابه‌حال نمایشگاهی گروهی که روایت‌کننده‌ی هنرهای تجسمی این کشور باشد در ایران برگزار نشده بود. این نمایشگاه تا ۲۶ آبان در فرهنگسرای نیاوران ادامه دارد و در آن آثاری در زمینه‌ی نقاشی، عکس، مجسمه و نقاشی‌خط به نمایش گذاشته شده است. البته بخش دیگری از نمایشگاه، که در قالب پرفورمنس آرت برگزار شد، در گالری محسن به اجرا درآمد.

محمد صابر

در حاشیه‌ی نمایشگاه، برنامه‌هایی هم برگزار شدند همچون ورک‌شاپ مشترک هنرمندان ایرانی و افغانستانی با هدف ایجاد فضای گفت‌وگوی فرهنگی میان هنرمندان دو کشور از ده صبح تا هشت شب در گالری پردیس ملت که عواید فروش آثار خلق‌شده در آن به کودکان کار می‌رسید. نمونه‌ی همین تعامل، پانزدهم آبان در نشستی تخصصی میان عکاسان دو کشور از ساعت شانزده الی بیست در بنیاد تیرافکن برگزار می‌شود. این مجموعه از سوی مریم کوهستانی گردآوری شده و آن‌طور که خودش در بروشور نمایشگاه نوشته، رویدادی کاملاً مستقل و ورای هرگونه رویکرد سیاسی محسوب می‌شود که مهم‌ترین هدف آن احیای شور حیات در کالبدی ازهم‌گسسته است. بروشور نمایشگاه نیز به نوع خود جالب است. برخلاف بسیاری از نمایشگاه‌های دیگر که بروشور یا کاتالوگی ندارند، بروشور این نمایشگاه با چاپ حروف در ابعاد بسیار بزرگ، صحبت‌های مریم کوهستانی و بهنام کامرانی، هنرمند ایرانی، را منتشر کرده و به‌غیر از آوردن رزومه‌ی تمام هنرمندان، جزئیات کاملی از عوامل نمایشگاه یا برنامه‌های آن را بیان کرده است.

چیدمان نمایشگاه خوب است. آثار بیش از پنجاه هنرمند در آن به نمایش گذاشته شده، اما کارها با فاصله‌ی مناسب و بدون آنکه نظم فضا را برهم زده باشند، در تمام سه طبقه‌ی فرهنگسرای نیاوران چیده شده‌اند. در طبقه‌ی اول مجسمه‌هایی از علیخان عبدالهی از مجموعه‌های «زن دست‌به‌دعا» و «شیرها» از جنس پاپیه‌ماشه قرار دارد. عبدالهی متولد بامیان اما ساکن ایران است که به‌صورت خودآموز هنر را آموخته. البته با نگاهی به دیگر آثار نمایشگاه می‌توان متوجه شد که حضور عکس در میان مدیاهای دیگر پررنگ‌تر است؛ به‌ویژه عکس‌های اجتماعی که برخی از آنها جنبه‌ی مستند هم دارند. برخی از عکس‌ها روی کودکان افغانستانی متمرکز شده‌اند، همچون عکس‌های سیاه و سفید مرتضی هراتی از مجموعه‌ی «رودخانه و کودکان» که در سال گذشته گرفته شده و کودکان افغانستانی را در حال آب‌بازی نشان می‌دهد. یا عکس‌های سیاه و سفید احمد ناصربیات که ساکن فنلاند است با مجموعه‌ی «نگاه» که آن‌ هم در سال ۹۵ گرفته شده و کودکان را در خیابان یا مغازه نشان می‌دهد.

علیخان عبداللهی

در میان عکس‌های نمایشگاه می‌توان به دو مجموعه عکس دیگر هم اشاره کرد که بیننده را متوجه خود می‌کند. یکی از آنها عکس‌های سیاه و سفید مجموعه‌ی «جهل» از رضا سپهری، ساکن فرانسه، است که در دانشگاه تهران درس خوانده. در تصاویر او کلیشه‌های رایج در مورد کارِ خانه حذف شده و مردان در خانه و مشغول انجام اموری مانند گلدوزی، اتو کردن، سبزی پاک کردن، ظرف شستن یا جارو کردن هستند. مجموعه‌ی دیگر «پسر رقصنده» از براتعلی باتور، عکاس ساکن استرالیا، است که هشت تصویر از پسری را نشان می‌دهد که در مراسم‌های عروسی در حال آرایش و رقصیدن است؛ پسری بزک‌شده که در برخی از این عکس‌ها، صحنه‌هایی از آرایش کردن یا سیگار کشیدنش در تنهایی تلخی را جایگزین شادی می‌کند.

بااین‌حال نمی‌توان از حضور هنرمندان زن نیز در این نمایشگاه نگفت. ده هنرمند زن در این نمایشگاه حضور دارند که برخی از آنها همچون صحرا کریمی با نمایش عکس‌هایی از مجموعه‌ی «سکوت زندگی میان کوهستان» که در سال گذشته و امسال گرفته شده مستقیم به زنان پرداخته است. یکی از عکس‌های او پرتره‌ای از زنی افغانستانی و عکس دیگر تصویری از زنی مسن را در حال حمل انبوهی چوب نشان می‌دهد که پسری در کنارش راه می‌رود. مجاهد خواجه‌زاده هم دیگر عکاس زن این نمایشگاه، که ساکن آلمان است، چهار عکس از مجموعه‌ی «پس از چند فراموشی» را به نمایش گذاشته که در آنها هم زنان با پوشش روبنده یا مانتو موضوع اصلی اثر هستند.

تعداد دیگری از هنرمندان زن مانند لطیفه عطایی، فارغ از موضوع زنان، از هنرهای جدید استفاده کرده‌اند. عطایی با چیدمانی از عکس‌های کوچک اما فراوان، که صورت آدم‌ها در آن رنگی شده، در این نمایشگاه شرکت کرده است. البته او تنها هنرمندی نیست که به چیدمان روی آورده است. یکی از چیدمان‌هایی که از سوی تعدادی از بازدیدگنندگان هم مورد توجه قرار گرفته متعلق به حسین دادقاسمی ساکن ایران است که کنایه‌ای به شرایط امروزی دارد و دستی را نشان می‌دهد که برای کمک گرفتن بیرون آمده اما دست دیگری، که به سمت او آمده، در حال گرفتن عکس از این صحنه است. نمایشگاه با چیدمانی از الیاس علوی به انتها رسیده است. این چیدمان، که «روز مرگ مبارک» نام دارد، حلقه‌ای از سنگ‌های گردآوری شده از افغانستان، استرالیا و ایران است که دور یک کیک و شمع چیده شده‌اند.

تهمینه (تومیریس) امینی

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

چراغ قوه در انبارهای هنری

مطلب بعدی

از تهران تا پایتخت ادبی جهان

0 0تومان