اعتراض به سبک صلح

سکوت همیشه علامت رضایت نیست، ممکن است گاهی نشانه‌ی اعتراض باشد. ذات اعتراض صدای بلند و فریاد است و اعتراض با روش‌های صلح‌طلبانه‌تر و تظاهرات خاموش بیش از آنکه اقدامی سیاسی باشد حرکتی هنری و صحنه‌ی نمایشی عظیم است، صحنه‌ای که هر اندازه صدای بلند نداشته باشد شکوه و جلالی دراماتیک دارد. در این مطلب نگاهی کرده‌ایم به هفت اعتراض مسالمت‌آمیز و راهپیماییِ سکوت در جهان که البته می‌دانیم و می‌دانید شامل همه‌ی آنها نمی‌شود.

 

یک. تظاهرات سکوت

یکشنبه، بیست‌وهشتم ژوئیه‌ی ۱۹۷۱- نیویورک، خیابان پنجم

هشت تا ده هزار سیاه‌پوست در خیابان‌های نیویورک حرکت می‌کنند. کسی حرفی نمی‌زند، شعاری نمی‌دهد یا آوازی نمی‌خواند. افرادی در حاشیه‌ی تظاهرکنندگان حرکت می‌کنند و برگه‌هایی به مردم می‌دهد. روی آن نوشته شده که دولت و پلیس امریکا صدها کارگر سیاه را در سنت‌لوئیس شرقی در ایلینویز کشته‌اند و بسیاری را بی‌خانمان کرده‌اند.

در ابتدای این تجمع بزرگ انسانی کودکان قرار دارند. همه لباس سفید پوشیده‌اند. پشت سر آنها زنان قرار دارند که آنها هم لباس سفید پوشیده‌اند. مردان در انتها قرار دارند. آنها سیاه پوشیده‌اند.

مردم خیابان به این جمعیت انبوه اما خاموش نگاه می‌کنند. کودک سفیدپوستی به جمعیت نگاه می‌کند و سؤالی از پدرش می‌پرسد، پیرمرد سیاه‌پوستی به جمعیت نگاه می‌کند و آه می‌کشد. مرد جوانی در میان تظاهرکنندگان تابلویی به دست گرفته و آن را در کنار پرچم امریکا نگاه داشته است که روی آن نوشته: دستان شما به خون آغشته است!

دو. مرد ایستاده

هفدهم ژوئن ۲۰۱۳- استانبول: میدان تقسیم

اردم گوندوز، هنرمند ترکیه‌ای، به میدان تقسیم می‌رود و در همان‌جا می‌ایستد! گوندوز پیراهن سفید و شلوار مشکی پوشیده و کوله‌پشتی خود را روی سینه‌ی خود بسته است. او روبه‌روی مرکز فرهنگی آتاتورک قرار می‌گیرد، درست روبه‌روی مؤسس ترکیه‌ی مدرن، مصطفی کمال آتاتورک. از وسایل و چهره‌ی مصمم معترضِ خاموش این‌طور به نظر می‌رسد که برای روزهای متوالی آماده شده است. قرار است هر ۲۴ ساعت به‌مدت سه ساعت استراحت کند. دوست او در این مدت جای او را می‌گیرد. هیچ تابلو و نشانی همراه گوندوز نیست. هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی انجام نشده. گوندوز در سکوت کامل علیه دولت رجب طیب اردوغان اعتراض می‌کند. مردم کم‌کم متوجه او می‌شوند. عکس می‌گیرند و در توییتر پخش می‌کنند. مردم با او عکس می‌گیرند، گاهی مردی مسخره‌اش می‌کند. گاهی زنی تشویقش می‌کند. پلیس تلاش می‌کند او را جابه‌جا کند. گوندوز به همه‌چیز بی‌توجه است. تعداد طرفداران بیشتر می‌شود. حلقه‌ای انسانی دور معترض هنرمند شکل می‌گیرد. افراد بیشتری در کنار گوندوز قرار می‌گیرند. جمعیت کنار او به سیصد نفر می‌رسد. بیش از هشت ساعت است که گوندوز و دوستان به آتاتورک خیره شده‌اند. ساعت دو صبح است. پلیس وارد میدان می‌شود. معترضان متفرق می‌شوند یا بازداشت. یکی از پلیس‌ها از همکارانش سؤال می‌کند، «به چیزی داره اعتراض می‌کنه؟ یا دیوونه است؟» آیا باید مرد جوانی را به جرم ایستادن بازداشت کرد. کیفش را می‌گردند. بازرسی می‌شود. سه قدم عقب می‌گذارد و به اعتراض ساکت خود پایان می‌دهد. گوندوز میدان تقسیم را ترک می‌کند. هشتگ‌های “standingman” در توییتر به‌سرعت گسترش می‌یابند.

سه. قدرت سیاه

شانزدهم اکتبر ۱۹۶۸- مکزیکوسیتی: مسابقات دو میدانی المپیک

فینال دو دویست‌متر المپیک مکزیک. تامی اسمیت ورزشکار سیاه‌پوست امریکایی با ۸۳/۱۹ ثانیه مدال طلا را از آن خود می‌کند. جان کارلوس امریکایی با ۱۰/۲۰ ثانیه سوم می‌شود. ورزشکاران روی سکوی قهرمانی می‌روند. سرود ملی امریکا پخش می‌شود. دنیا در حال تماشای قدرت سیاهان است. هیچ‌یک از دو ورزشکار امریکایی کفش به پا ندارند و جوراب مشکی پوشیده‌اند. اسمیت دستکش مشکی پوشیده و در هنگام سرود دست راست خود را بالا می‌برد. کارلوس دستکش مشکی پوشیده و در هنگام سرود دست چپ خود را بالا می‌برد. آنها به شیوه‌ی سیاهان سلام می‌دهند. اسمیت قدرت سیاه‌پوستان امریکا را نشان می‌دهد. کارلوس وحدت سیاهان را نمایش می‌دهد. جوراب مشکی و نپوشیدن کفش نماد فقر و تبعیض علیه سیاه‌پوستان امریکاست. مراسم تمام می‌شود. دست‌ها پایین می‌آید. تمام استادیوم امریکایی‌ها را هو می‌کنند. کمیته‌ی المپیک به‌طور رسمی اقدام ضدنژادپرستانه را محکوم می‌کند. اسمیت و کارلوس به اخراج از دهکده‌ی المپیک تهدید می‌شوند. روز بعد مهم‌ترین روزنامه‌های سراسر دنیا سلام قدرت سیاهان را عکس یک خود می‌کنند.

چهار. به سبک بلاروسی‌ها

سوم ژوئیه‌ی ۲۰۱۱- مینسک، بلاروس

لوکاشنکو رئیس‌جمهور هفده‌ساله‌ی بلاروس است. اقتصاد نابه‌سامان است. مالیات‌ها ناعادلانه است. آزادی‌های سیاسی محدود شده است. نافرمانی‌های مدنی معترضان شکل عوض می‌کند. مردم به‌تدریج در میدان مینسک جمع می‌شوند. این چندمین تظاهرات علیه آخرین دیکتاتور اروپاست. جمعیت فریاد نمی‌زنند. جمعیت یکپارچه دست می‌زنند. پلیس حمله می‌کند. نارنجک‌های دودزا پرتاب می‌شوند. عده‌ی زیادی بازداشت می‌شوند. شبکه‌های اجتماعی فیلتر شده‌اند. دسترسی به توییتر و فیس‌بوک محدود شده است. سیزدهم ژوئیه، صدها نفر در مینسک جمع شده‌اند. ساعت هشت صبح تلفن‌های همراه هم‌زمان به صدا درمی‌آید، یک آهنگ خاص در فضا منتشر می‌شود. قرار است مردم بلاروس از خواب بیدار شوند. بیست‌ونهم ژوئیه، دولت هرگونه تجمع را ممنوع می‌کند. معادلات همیشه یک نتیجه ندارند. اعتراضات شکست می‌خورند. لوکاشنکو همچنان رئیس‌جمهور بلاروس است.

پنج. رژه‌ی نمک

دوازدهم مارس ۱۹۳۰- احمدآباد، هند

نمک در هندوستان در انحصار بریتانیاست. هیچ‌کس حق استخراج و تولید نمک ندارد. همه باید برای دریافت نمک به بریتانیا مالیات بدهند. ماهاتما گاندی سفیدپوش از محل اقامتش در احمدآباد راهی اقیانوس هند می‌شود. پیروان گاندی او را در این راهپیمایی سیصدونودکیلومتری همراهی می‌کنند. در طول مسیر بر تعداد راهپیمایان افزوده می‌شود. راهپیمایی ۲۳ روز طول می‌کشد. هزاران نفر در صف‌های چندکیلومتری گاندی را در مسیر همراهی می‌کنند. اعتراض خاموش گاندی به استعمار گلوله‌ای برفی است. گاندی و همراهانش به ساحل می‌رسند. رهبر معترضان دست در آب می‌کند. مقداری نمک جمع می‌کند. همراهان گاندی این حرکت را ادامه می‌دهند. قانون انحصار شکسته شده است. گاندی بازداشت می‌شود. نافرمانی مدنی در سکوت ادامه می‌یابد. هشتاد هزار نفر در یک سال بازداشت می‌شوند. رژه‌ی نمک تیتر اول روزنامه‌های جهان می‌شود. دنیا به استعمار بریتانیا نگاه جدیدی دارد. سی سال بعد مارتین لوتر کینگ به نیکی از رژه‌ی نمک یاد می‌کند. گاندی اسطوره‌ی هندوستان است.

شش. صلح در تخت‌خواب

بیست‌وپنجم مارس ۱۹۶۹- آمستردام: هتل هیلتون

جان لنون افسانه‌ای و همسرش یوکو اونو به ماه عسل می‌روند. هتل هیلتون آمستردام آماده‌ی پذیرایی از آنهاست. لنون خبرنگاران را به اتاق خود دعوت می‌کند. لنون و اونو روی تخت دراز کشیده‌اند. کاغذی بالای سر لنون چسبیده و رویش نوشته برای صلح از تخت‌خواب خود بیرون نیا. کاغذی بالای سر اونو چسبیده و رویش نوشته برای صلح موهایت را کوتاه نکن. لنون در رختخواب دراز کشیده و با رسانه‌ها مصاحبه می‌کند. نه صبح تا نه شب. پنج روز متوالی. لنون نیکسون، رئیس‌جمهور امریکا، را هدف قرار می‌دهد. علیه جنگ ویتنام خطبه‌های زیادی خوانده می‌شود. جنگ سرد در مصاحبه‌های طولانی مذمت می‌شود. به نظر لنون و اونو ماندن در رخت‌خواب حرکتی اعتراضی است. صدای صلح از زوج مشهور به گوش جهانیان می‌رسد. جان لنون سردمدار صلح‌طلبی می‌شود.

هفت. صندلی سفیدپوست‌ها- صندلی سیاه‌پوست‌ها

یکم دسامبر ۱۹۵۵ – مونتگومری، آلاباما

رُزا پارکر، کارگر سیاه‌پوست، در ردیف اول قسمت مخصوص سیاهان اتوبوس نشسته است. اتوبوس به ایستگاه سوم می‌رسد. سفیدپوست‌های زیادی سوار می‌شوند. صندلی‌های قسمت سفیدپوستان تکمیل می‌شود. برای چهار سفیدپوست صندلی کم آمده است. راننده از رزا پارکر می‌خواهد به همراه سه سیاه‌پوست دیگر صندلی خود را به سفیدها بدهند و ایستاده مسیر را ادامه دهند. سه نفر جایشان را به سفیدها می‌دهند. رزا پارکر امتناع می‌کند. یک سیاه‌پوست نشسته بر صندلی و یک سفیدپوست ایستاده در اتوبوس امکان ادامه‌ی مسیر را سلب می‌کند. راننده پلیس خبر می‌کند. رزا پارکر بازداشت می‌شود. به دادگاه می‌رود. چهل دلار جریمه می‌شود. رزا و سایر سیاه‌پوستان اتوبوس‌های شهر را تحریم می‌کنند. تحریم‌ها ۳۸۱ روز ادامه می‌یابد. سیستم حمل‌ونقل عمومی فلج می‌شود. رزا پارکر مادر جنبش‌های آزادی‌خواهانه می‌شود.

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

به میمون‌خانه خوش آمدید

مطلب بعدی

آیینه‌ی سیمین

0 0تومان