/

خلاق بی‌اخلاق

آی وی‌وی، هنرمند معاصر چینی، چندی پیش چیدمانی در وین، پایتخت اتریش، به نمایش گذاشت در دفاع از مهاجرانی که حالا از دید بسیاری از ناظران غربی تبدیل به بحران اصلی اروپا شده‌اند. این چیدمان دنباله‌ی چیدمان دیگری از وی‌وی است که بهمن‌ماه سال گذشته ستون‌های سالن قدیمی کنسرت شهر برلین را با ۱۴۰۰ جلیقه‌ی نجات نارنجی‌رنگِ مورد استفاده‌ی پناهجویان اهل خاورمیانه پوشانده بود. جلیقه‌های نجاتی که آی وی‌وی از آنها استفاده می‌کند در ساحل جزیره «لسبوس» یونان، یکی از دروازه‌های اصلی ورود پناهندگان به اروپا، رها شده بودند. این هنرمند چینی سال گذشته میلادی چندبار به لبسوس سفر کرده و ضمن مستندسازی سفر مهاجران برای رسیدن به اروپا کمپی برای آنها برپا کرده است. آی وی‌وی‌ دو هفته قبل از چیدمان بحث‌برانگیز برلین، با انتشار عکسی سیاه‌وسفید از خود واکنش‌های زیادی برانگیخته بود؛ عکسی که در آن «آی‌وی‌وی» ژستی مشابه جسد «آلان کردی»، پناهنده‌ی سه‌ساله‌ی سوری، که روی ساحلی در ترکیه پیدا شد، به خود گرفته بود. فعالیت‌هایی که به نفع مهاجران در اروپا انجام شده تا کنون چندان روی خوشی از مردم و نخبگان این قاره ندیده‌. نمونه‌اش دیوید بتی، عضو شورای دبیران روزنامه‌ی گاردین، که عکس بازسازی‌شده آلان کردی را «منفعل، بی‌ارزش و درشت‌گو» توصیف کرد. دو هفته پیش اما او دوباره به‌رغم همه‌ی انتقادها ۱۰۰۵ جلیقه‌ی نجات را روی حوض باروکی بلوار پالاس وین به شکل حرف F چید و نام چیدمانش را «نیلوفر اف» گذاشت. این اثر شامل ۲۰۱ حلقه‌ی پنج‌جلیقه‌ای است که از لسبوس آمده. در توضیح این چیدمان‌ها به آسوشیتدپرس گفته: «بیش از پنج هزار جلیقه‌ی نجات در ساحل لسبوس به جا مانده که به یک منظره می‌ماند. موضوعی است که خیلی به افراد مربوط است. شاید هنگام فرار آخرین چیزی باشد که آدم از آن می‌آویزد.»

در نخستین شماره‌ی ماهنامه‌ی شبکه آفتاب به سراغ آی وی‌وی رفته بودیم. مطلب زیر یکی از مطالب آن پرونده است درباره‌ی شخصیت آی وی‌وی.

***

«من هنرمندی‌ام که همیشه به دنبال آنم که ببینم چه چیزی ممکن است. همیشه به دنبال آنم که مرزها را دورتر ببرم. اثر هنری محصول کسی است که از قالب یا شکل یا نور خاصی برای برقراری ارتباط استفاده می‌کند. تجارب زندگی قطعاً به شما یاد می‌دهد چطور هنرمند شوید».(۱)
آی وی‌وی، هنرمند چینی، یکی از مقتدرترین هنرمندان معاصر ماست. پروژه‌های بلندپروازانه، ایده‌های هوشمندانه‌ و توانایی و جسارتش در واکنش به مسایل پیرامون در طول زمان او را در جایگاهی قرار داده که هرکاری را که اراده کند، بخواهد و بشود. او در ۲۰۱۱ یکی از صد چهره‌ی تأثیرگذار به انتخاب مجله‌ی تایم بوده است. آی هنرمند بی‌مرزی است؛ نه مرزی در انتخاب رسانه‌اش برای بیان دارد نه در جغرافیا و نه در قوانین. او هر کار که بخواهد می‌کند اما این «هر»کار همان نکته‌ای‌ است که می‌تواند او را محبوب یا مغضوب کند؛ کاری کند که او را دارای نبوغ بدانیم یا بی‌اخلاق؛ هنرمند یا هرج‌ومرج‌‌طلب…
وی‌وی که بیش از آثارش برای جنجال‌های رسانه‌ای براثر حصر خانگی‌ میانِ غیرعلاقه‌مندان به هنر نیز نامِ آشنایی دارد با اثر چیدمان دانه‌های آفتابگردانش که در ۲۰۱۱ در موزه‌ی تیت مدرن لندن به نمایش گذاشته شد شناخته می‌شود؛ چیدمانی که در آن یک میلیارد دانه‌ی آفتابگردانِ ساخته شده از جنس چینی و به دقت نقاشی شده به‌دست هزار و ششصد صنعتگر را در یکی از سالن‌های موزه روی زمین قرار داد. البته قدم زدن روی این صنعت و هنرِ انبوه بیهوده و بی‌کاربرد برای بازدیدکنندگانِ تیت دیری نپایید چرا که فقط دو روز پس از بازگشایی نمایشگاه به علت بخار سمی‌ای که از شکسته شدن این دانه‌ها در زیر پای مخاطبان آزاد می‌شد موزه اقدام به بستن نمایشگاه کرد (کنایه‌ی ناخواسته دیگری به محصولات پرتعداد و بی‌کیفیت چینی که اقتصاد جهان را قبضه کرده است) ولی پس از مدت کوتاهی بازگشایی شد با این تفاوت که دیگر مخاطبان نمی‌توانستند بر روی دانه‌ها راه بروند.
او در بسیاری از آثارش مرزهای اخلاقی تولید یک اثر هنری را زیر پا می‌گذارد. برای مثال آن‌جا که سفالینه‌های سه تا پنج هزار سال پیش از میلاد را آغشته به رنگ ساختمانی می‌کند یا روی آن را نقوش تجاری چون کوکاکولا می‌‌زند؛ آن‌جا که از لحظات افتادن و شکستن یک کوزه تاریخی عکاسی می‌کند، با اثاثیه‌ی عتیقه چیزی دیگر می‌سازد (دقت کنید: اصل قطعاتِ باستانی موزه‌ای). در مورد این کار یک‌وقتی در مصاحبه‌ای گفته بود قصد دارد توجه و حساسیت و اعتراض برانگیزد به تخریب‌هایی که در ابعاد وسیع‌تر صورت می‌گیرد. اما سوال این‌جاست که آیا انجام یک فعل غیراخلاقی خودْ می‌تواند ‌زنهاردهنده برای نفی آن فعل باشد؟ یا تنها قبح آن را از بین می‌برد؟ آیا هنرمند اصلاً مجاز به انجام چنین کاری هست یا خلق اثر هنری جدید و برانگیزاننده اذهان عمومی چه حد مجوز تخریب یک اثر هنری غیرقابل تکرار قدیمی‌ است؟
دوگانگی نوع برخورد با پدیده‌ای چون آی وی‌وی بیشتر می‌شود وقتی که او را در پروژه‌ی «سرهای زودیاک» در بازسازی و از نو ساختن اثری قدیمی که در جنگ تخریب‌شده می‌یابی… هم اوکه تخریب می‌کند، تخریب‌شده‌ای را می‌سازد!
یا حتی وقتی در نمایشگاه پنج‌سالانه داکیومنتا هزار‌و‌یک نفر که هرگز پا از چین بیرون نگذاشته‌اند را برای یک ماه در شهر کوچک کاسل آلمان اسکان می‌دهد و کل شهر را به یک چیدمان دائم در تغییر تبدیل می‌کند؛ یک نمونه مثالی و ملموس از آن‌چه حضور همه‌جانبه چین با محصولاتش در همه‌جای جهان ایجاد کرده است. سوای جذابیت و نگاه منتقدانه و البته طنزآمیزی که این اثر با خود دارد واکنش بسیاری از هنرمندان، جامعه‌شناسان و مخاطبان عادی نسبت به این اثر درباره‌ی زندگی این افراد بعد از تجربه یک‌ماهه‌شان بود؛ افرادی عادی که دوباره باید به زندگی عادی خود بازگردند و شاید بعد از این تجربه هرگز همانی نباشند که بودند؛ شاید زندگی‌شان دستخوش تغییری دائمی شود و رضایت از شرایط از زندگی‌شان رخت بربندد. آیا هنرمند می‌تواند با انسان‌ها به مثابه ابزار و عوامل اثرش برخورد کند و مسوولیتی در قبال آن‌ها نداشته باشد یا همین که تجربه متفاوتی به آن‌ها ˗ حتی به‌عنوان ابزار˗ ارائه می‌کند چیزی بیش از رسالت مفروضی است که از هنرمند توقع می‌رود؟ در عین حال او در تلاشی مستمر، که جانش را نیز مورد تهدید جدی قرار می‌دهد، نام‌های کودکانِ قربانی زلزله سیچوان را ثبت می‌کند و برایشان یادمان می‌سازد و دغدغه‌های او برای نیل به مردم‌سالاری نشان از اعتبار و احترامی دارد که او برای انسان قائل است.
نمی‌دانی چطور می‌شود که او برای نگاه و اقدامات منتقدانه دائم در تعارض با دولت متبوعش است و مورد تهدید، اما سفارش‌های بزرگی چون استادیوم المپیک را دریافت می‌دارد یا پروژه‌ی شهری زودیاک به او سپرده می‌شود در جنجالی‌ترین سال او به لحاظ سیاسی! نمی‌دانی چه‌قدر از این حاشیه‌ها واقعی ا‌ست و چه‌قدر برساخته. نمی‌دانی راه گرفتن او به صحنه‌ی هنر جهان در این ابعاد چه‌قدر از استعداد و نبوغ اوست و چه‌قدر پاسخ به نیاز تغییر ذایقه‌ی اروپایی˗ آمریکایی هنر. پس شاید بهتر باشد فارغ از موضع دوگانه‌ای که می‌توانی در برابرش داشته باشی بنشینی و لذت ببری و ببینی که می‌شود هنرمند بود و
بلندپرواز و تأثیرگذار.

پی‌نوشت:

یک. برگرفته از گفت‌وگو با مجله تایم. ترجمه‌ی آرزو احمی

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

واقعیتِ بدلی

مطلب بعدی

تصویر عصیان

0 0تومان