نیل لبیوت، به لطف ترجمهی چند نمایشنامهاش به فارسی، حالا برای مخاطب ایرانیاش نامی آشناست بهویژه که خوانندهی پیگیرتر حتماً فیلمهای مشهور او را نیز دیده است. لبیوت در این نوشتهی خود، که اول بار در «گاردین» منتشر شده،از رفتوآمد خود میان دنیای تئاتر و فیلم میگوید و از اینکه…
ادامهروزگاری نمایشنامهنویسی را که به سینما روی میآورد به چشم کسی میدیدند که به ساحت پیشهاش خیانت کرده و هنری پویا را به کسالت تصاویر ضبطشدهی مکانیکی فروخته. هالیوود، بهظن هرولد کلرمن، گناه نابخشودنی کلیفرد ادتس بود، و برای آرتور میلر (از جملهی کسانی که استعدادیاب کمپانی «فاکس قرن بیستم»…
ادامهدر گفتوگویی میگوید: «من نمایشنامهای دیدم که زندگیام را تغییر داد، «دیوانه» از جرمی ولر. زندگی مرا تغییر داد چون مرا تغییر داد -شیوهی فکر کردنم، شیوهی رفتارم- یا شیوهای که سعی میکنم رفتار کنم. اگر تئاتر بتواند زندگی کسی را تغییر بدهد، در نتیجه، مطمئناً می تواند جامعه را…
ادامهدربارهی مایک بارتلت بیشتر بخوانید. مایک بارتلت تشنهی خون است. چند سال پیش هنگامی که در پروژهای خارج از انگلستان، در مکزیک، کار میکرد، نمایشنامهنویس سیوچهارساله از اَبینگدونِ آکسفوردشایر خودش را در محیط گاوبازیِ اسپانیایی دید. او به من اینطور گفت که «شبیه هیچچیزی که تابهحال دیدهام نبود… یکجور مراسم…
ادامه