نه درختان کهنهی «بستک»، نه کوچهها و دیوارهای بندر و نه آدمهای حوالی خلیجفارس نمیدانند «او» چرا اینقدر دوستداشتنی است و عجیب. کسی نمیداند زمانی که نخستین صفحههای گرامافون و صدای بلندآوازهی بیتلها، «رقص مجارِ» برامس و «زنده باد شیلیِ» خاطرهانگیز یا آواز «لاماما»ی «شارل آزناوور» شانسونیست۱ معروف فرانسوی به…
ادامه«موزهی معصومیت» تقاطع توان ادبی و تجسمی یک ذهن است: دو نوع بازنمایی مختلف برای یک داستان. پاموک تأکید میکند کار این موزه «تصویرگری» کتاب نیست، هر کدام برای خود پدیدهای مستقلند. حتی از لحاظ زمانی هم ایدهی هیچکدام بر دیگری مقدم نبوده: پاموک اشیا را به نیت ساخت موزه…
ادامهآنتونن آرتو در ۱۹۶۲، با نظریهی تئاتری خود، افقهای تازهای به جهان تئاتر نمایاند که پیش از آن برای هیچ اهل تئاتری متصور نبود و حتی شاید خود آرتو هم وقتی از حذف متن در تئاتر و خلق زبان تئاتری نو حرف میزد نمیدانست که در قرن بعدی نظریهاش تا…
ادامهاینروزها دو مجلد از جلد اول «در جستوجوی زمان ازدسترفته» به فارسی منتشر شده است، «کومبره» و «در سایهی دوشیزگان شکوفا» را نشر چترنگ با ترجمهی کامران برادران منتشر کرده. «در جستوجوی زمان ازدسترفته» رمانی سترگ است که مهدی سحابی سالها برای ترجمهاش وقت صرف کرد و یکی از افتخارات…
ادامه