شش ماه، هفت ماه، یک سال زمان میبرد تا گلها سبز شوند، شاخهها پیچوتاب بخورند و بالا بروند و باغی بنشیند روی تاروپود قالی راور. راور صدوسی کیلومتر با کرمان فاصله دارد و از این بالا، که هواپیمای غولپیکر با کویر فاصله کم میکند، پیدا نیست. مسافران هواپیما کرمانیهای تهراننشین…
ادامهدر پیرکندی، این خانم اخگر است که تعیین میکند مراسم در کدام جمعهی اردیبهشت اجرا شود. اخگر امسال هم زمین و آسمان را نگاهی کرده، با چند نفری مثل فاطمهخانم، که از قدیمیهاست، مشورت و جمعه دوازدهم اردیبهشت ۹۸ را روز موعود اعلام کرده است. روز زنها. روز بدون مرد.…
ادامهسرش را جلو میآورد و آرام میگوید: «هنو کوپنش رو داریم. به این برکت قسم. هنو مادرم داره کوپن اون موقع رو.» نگاه حمید به عکس سهدرچهار پیرزنی است بالای جواز نانوایی: سکینه ابراهیمدخت متولد ۱۳۰۱. «دو ماه دمپختک میدادیم به مردم. همین زن کوپنها رو میبرد میداد به فقرا.…
ادامهگردوها نرسیدهاند. این را میشود از روی پوست ترد و تیرهی آنها حدس زد. برگهای پهن سبز سیر در آرامش ظهر تابستانی با رگههای نور خورشید خیره معاشرت میکنند. بوی گردو و بوی برگهای تند باغ را قرق کرده. باغی توی جادهی احمدآباد. کلاه لگنی آمیزممد هی میگیرد به شاخههای…
ادامه