هیولای دره‌گرگ شایعه است

صورت احمدِ مش‌کریم آفتاب‌سوخته است. این همه بهار و تابستان در کوه ماندن حاصلش همین خط‌های عمیق است دور چشم‌های سبز-آبی احمد. همین‌جا توی دره‌گرگ(پی‌نوشت۱) به دنیا آمد. هر چه او بزرگ‌تر شد دره‌گرگ هم آبادتر شد. برق آمد. جاده کشیدند. دره‌گرگی‌ها حمام‌های اختصاصی برای خانه‌هایشان ساختند. حالا خانه‌های دره‌گرگ شب‌ها…

ادامه

هبوط در دره‌ی لیر

کیکاوس‭ ‬خواست‭ ‬به‭ ‬آسمان‭ ‬صعود‭ ‬کند‭ ‬و‭ ‬چون‭ ‬با‭ ‬تخت‭ ‬بر‭ ‬بال‭ ‬مرغان‭ ‬بسته‌اش‭ ‬صعود‭ ‬نمود‭ و‭ ‬از‭ ‬چشم‭ ‬مردمان‭ ‬پنهان‭ ‬شد ‬خداوند‭ ‬باد‭ ‬را‭ ‬فرمود‭ ‬که‭ ‬او‭ ‬را‭ ‬فرواندازد‭ ‬و‭ ‬پس‭ ‬فروافتاد‭ ‬و‭ ‬گفت‭ ‬به‭ ‬من‭ ‬آب‭ ‬و‭ ‬شیر‭ ‬دهید‭ ‬و‭ ‬او‭ ‬را‭ ‬شیر‭ ‬و‭ ‬آب‭ ‬نوشانیدند‭.‬ از‭ ‬آن‭…

ادامه

کرور کرور کوزه‌های نامرئی

کورتاسار در رمان «پی‌جو» زندگی جانی کارتر را به یاد چارلی پارکر، نوازنده‌ی شهیر ساکسیفون، نوشته است. راوی رمان روزنامه‌نگار و منتقدی است به نام برونو که دوست صمیمی و زندگی‌نامه‌نویس جانی است. پیش از این بخشی از این رمان را در شماره‌ی ۶ «شبکه آفتاب» خوانده‌ایم. حالا قسمتی دیگر…

ادامه

باغ لیلی، فرش مجنون

شش ماه، هفت ماه، یک‌ سال زمان می‌برد تا گل‌ها سبز شوند، شاخه‌ها پیچ‌وتاب بخورند و بالا بروند و باغی بنشیند روی تاروپود قالی راور. راور صدوسی‌ کیلومتر با کرمان فاصله دارد و از این بالا، که هواپیمای غول‌پیکر با کویر فاصله کم می‌کند، پیدا نیست. مسافران هواپیما کرمانی‌های تهران‌نشین…

ادامه
1 14 15 16 17 18 22