نام شهره فیضجو پیچیده در لفاف سیاهی است از آن گونه که آثارش؛ لایهای که به تمام جان و تن سرگذشت و آثارش آغشته است و نیمی احترام و نیمی کنجکاوی بینندهی آثارش را برجای میگذارد، با میل جستوجو و واکاوی یا نظارهکردنی از دور. او در آثار خود همان…
ادامهدر سالهای پایانی دههی شصت میلادی در اروپا، یعنی آن زمان که کودکانِ زاده در دوران تاریک جنگ جهانی دوم رفتهرفته زبان به بیان خود میگشودند، ضرورت ابداع زبان جدیدی احساس میشد که بتواند گذشتهی نزدیک را بنمایاند. این زبان میبایست متفاوت میبود از رسالههای سیاسی یا شهادتِ صرف بر…
ادامهنشانی یک صفحه دفتر سررسید را پر میکند، از بس دور است و پیچدرپیچ؛ نشانیِ رسیدن به روستای نورعلیبیک در حوالی ساوه که گویا زمانی در مسیر جادهی ابریشم بوده و بارانداز تاجران با کاروانسراهایی که یکبهیک تخریب شدهاند، یا به حکم طبیعت یا بهعلت عریض شدن جاده. حالا اما…
ادامهخانه برای هر کدام از ما تعریف ویژهای دارد؛ بستهبه حالوهوایمان. اما این روزها برای بیشتر ما به مرز امنی در برابر محیط آلودهی بیرون تبدیل شده است. ناگزیریم عاشق خانهمان شویم، ناگزیریم بیشتر و بیشتر در خانه بمانیم و آنقدر در اتاقها و آشپزخانهمان بگردیم یا در رختخوابمان اطراق…
ادامه