اگر بابک بود

زن انگشتش را می‌گذارد روی کلید آسانسور تا مرد به حوصله یکی‌یکی کیسه‌ها را بیاورد و بچیند. چمدانی هم توی قاب دوربین مداربسته دیده می‌شود؛ چمدان سبزی که رنگش در تصویر تشخیص داده نمی‌شود اما یلدا آن را به یاد می‌آورد. چمدانی که با هم خریده بودند، در روزهایی که…

ادامه

سیلابِ توسعه

سد گتوند علیا از زمان ساخت تا آبگیری یکی از پروژه‌های مورد انتقاد کارشناسان محیط‌زیست بوده، با وجود این انتقادات، سد گتوند، سال ۹۰ در استان خوزستان آبگیری شد. یکی از مسایل مورد بحث در این پروژه گزارش ارزیابی محیط‌زیستی بود که اکنون سازمان حفاظت محیط‌زیست در اطلاعیه‌ای اعلام کرده: «شرکت…

ادامه

رویا و کابوس توأمان

بچه‌ها زیر آوارند. می‌داند کجا. از رنگ سرخ پتویی که گوشه‌اش از لابه‌لای چوب و آهن و خاک بیرون زده می‌تواند حدس بزند کجا هستند، اما دست‌ها جان ندارد که خاک‌ را کنار بزند، تن بچه‌ها را بیرون بکشد و پسرها را از سنگینی سقف و دیواری که بر سرشان…

ادامه

بر شاخ خشک بی‌رطب

عادل همچون درخت نخل خواهد شکفت. (مزامیر داوود) دو برادر بودند؛ انگار سیبی که دونیم شده. یک شب مادرشان خواب دید صاعقه زده و سرهای دو نخل افتاده توی حیاط. پسرها بزرگ شدند و یکی‌شان زن گرفت. روزی سر آب دعوا افتاد بین برادرها که از جان عزیز‌تر بودند. خون…

ادامه